روشنا

ساخت وبلاگ
امروز حال عجیبی پیدا کردم ....باورش نمی شد من سی و چهار سال داشته باشم ...نمیدونم یجورایی حس سرخوردگی و بدی بهم دست داد...گفت فکر میکردم کوچکتر باشی تا حالا به سنگ اصلا فکر نکردم یا برام سن آدمها مهم روشنا...ادامه مطلب
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 15:44

حس بدی هست 

بنظرم هیچ حسی نداشتن بهتر از داشتن حس بد باشه...

دارم چی ها این روزها تجربه می کنم...

فردا تعطیله و می خام فقط بخوابم ...

از هفته بعد ترم جدید زبان شروع میشه ...

دکتر بعد یک ماه و خرده ای اجازه داد فقط سبک ورزش کنم ...

یکسری کتاب گرفتم می خام ایام عید بخونم ...

دوباره میشم همون پری قبل ....

روشنا...
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 15:44

بغلش که میکنم دستاس دور گردنم می ندازه صورتش به صورتم میچسبونه چشم هام می بندم و توی جا آروم تکون می خورم ...غرق آرامشی میشم که توصیف شدنی نیست....

حاضر نیستم با هیچ چی این حالم و عوض کنم ...بخصوص بوی بدنش عجیب دوست دارم ...

کلی امروز بغلش کردم بوییدم بوسش کردم ...دستهای کوچولوش دوست دارم ...

نمیدونم چرا این همه بچه ها و دنیاشان دوست دارم ...

روز به روز بزرگتر میشه ....

روشنا...
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 51 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 15:44

لعنت به بعضی نگاهها  ....دل آدم زیر و رو می کنه ...

که باعث میشه به هم بریزی

خاطره بسازی

رویا پردازی کنی...

لطفا گاهی نگاه نکنید!!

روشنا...
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 15:44

پیام داده ...اونم دو بار ...هر دو بی جواب...توی دوره پریود هستم و در کمترین حالت از هیجان و ...میشه گفت دوره رکورد..نمیدونم چرا اینهمه بی حالم ...موسسه تا اطلاع ثانوی بخاطر کرونا تعطیل شده...احساسات ا روشنا...ادامه مطلب
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 15:44

حس عجیبی دارم هم خوشحالم هم پر از شک و تردید و هم پر از استرس و اضطراب.... کاش همون باشی که من می خام نمی خام ناامید باشم در عین حال نمیخوام زیاد امیدوار باشم که اگه نشد تا چند روز فکرم درگیر باشه...د روشنا...ادامه مطلب
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 48 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 15:44

نمیدونم چرا چند وقت هست حس تنهایی میاد سراغم ....عجیب اینکه دو هفته گذشته فقط بین جمع بودم و یجورایی مشغول مهمونی و مراسمات و ....شدم ...خواهری رفت....امشب باز مهمونی بودم ولی الان بیخوابی اومده سراغم روشنا...ادامه مطلب
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 35 تاريخ : جمعه 13 دی 1398 ساعت: 22:06

می خام پاک کنم هر چیزی که هست اینجا ....شبکه های اجتماعی و .....یکی از هم کارهای قدیمی پیام داد امروز منم جوابش دادم ....توی مطب منتظر بودم چت کردیم انگاری اونم بیکار بود .... امروز چیزهای عجیبی راجع روشنا...ادامه مطلب
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 42 تاريخ : جمعه 13 دی 1398 ساعت: 22:06

اول سال نو تبریک میگم ....و اینکه فرصت خوبیه دوستان قدیمی همو پیدا میکنند دوباره ....

صبح وقتی آلارم پیام روپاک دیدم کلی خوشحال شدم یکسال و خرده ای از هم خبر نداشتیم براش پیام گذاشتم ....چند تا از بچه ها دور همی گذاشته بودند رفتم ...با کمر دردی که این روزها گرفتارم ....

امیر امروز دوباره پیام داده بود میخوام حرف بزنم باهات و من صبح شما اینستا نرفتم شب جواب دادم عصبانی گفت کجایی میتونم زنگ بزنم و من پیچوندم ....عصبانی کردم...ولی واقعا قصد ارتباط ندارم ....

روشنا...
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 51 تاريخ : جمعه 13 دی 1398 ساعت: 22:06

دارم بعد دو ماه کتاب زبان ۵۰۴ ورق میزنم و یهو نمیدونم چرا الان رفتم سر وقتش....دارم فکر میکنم بطور جد کلاس های زبان تافل ادامه بدم ....دیگه اینقدر دنبال کردم و ول کردم خودم خسته شدم ...ولی فکر مکنم هم روشنا...ادامه مطلب
ما را در سایت روشنا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : afsongarroshana بازدید : 36 تاريخ : جمعه 13 دی 1398 ساعت: 22:06